سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق و زندگی
 

  1.سبزی پاک کردن

2. سالها بی قمقمه مشق کرده.

3. ستاره سهیل است.

4. سازشان با هم کوک نیست.

5. سبیلشان آویزان شدن.

6. سبیلش را چرب کردن.

7. سال به سال، دریغ از پارسال.

8. سال به دوازده ماه، ما میبینیم، یکدفعه هم تو ببین.

9. سالها میگذره، تا شنبه به نوروز بیفته.

10. ستاره را بالای سر خود نتوان دیدن.

11. سالی که نکوست، از بهارش پیداست.

12. سرا پا گوش بودن.

13. سایهء همو با تیر میزنند.

14. سبیلش را دود داد.

15. سبوی نو، آب خنک دارد.

16. سر پیری، معرکه گیری.

17. سر پیری، دماغ امیری.

18. سخاوت پس از ادای وام است.

19. سر بیگناه پای طناب دار میره، ولی بالای دا نمیره.

20.سخن نیکو، صیاد دلهاست.

21. سر بی صاحب میتراشد.

22. سر بزنگاه رسیدن.

23. سرش از خودش نیست.

24. سر را با پنبه بریدن.

25. سخنی که از دل برخیزد، لاجرم بر دل نشیند.

26.سرش بر تنش، زیادی میکند.

27. سر به صحرا گذاشت.

28. سر رشته و گم کردن.

29. سر در سر چیزی کردن.

30. سر بزرگ، بلای بزرگ دارد.

31. سرش تو حسابه.

32. سرش توی لاک خودشه.

33. سر از پا نشناختن.

34. سر حلیم روغن میرود.

35. سرش برای فلان کار درد میکند.

36. سر به سنگ خوردن.

37. سرش به کلاهش می ارزه.

38. سر به هوا راه رفتن.

39. سرم را پاک، شیره مالید.

40. سرمو بشکن، نرخمو نشکن.

41. سر گنده اش زیر لحاف است.

42. سر قبری گریه کن که مرده تویش باشه.

43. سرنا را از سر گشادش، میزنه.

44. سر کیسه را شل کن، همه دنبالت میان.

45. سر و گوش آب دادن.

46. سرکه هوا رفت، پایین رو نمیبینه.

47. سر وجان فدای شکم.

48. سری که درد نمبکنه، دستمال نمی بندند.

49. سر و ته، یه کرباسند.

50. سفره اش همیشه پهن است.

51. سرش را پیراهنش هم نمبداند.

52. سری از هم جدا هستند.

53. سقش، سیاه است.

54. سگ داد و سگ توله گرفت.

55. سگ در خانه خود شیر است.

56. سگ پاچه صاحبش را نمیگیره.

57. سگ باش، کوچک خانه مباش.

58. سگ زرد، برادر شغال است.

59. سگ چیه که پشمش باشه.

60. سگش، بهتر از خودش است.

61. سگ را چاق کنند، هار میشه.

62. سگ سیر، دتبال کسی نمیره.

63. سگ از درد مینالد، بی بی شکر میخواهد.

64. سگ دو زدن.

65. سلام بزرگ و کوچک نداره.

66. سنببه اش پر زور است.

67. سنگ کوچک، سر بزرگ را میشکند.

68.سنگ بزرگ علامت نزدنه.

69. سوادش را اب برده.

70. سوراخ دعا را گم کرده.

71. سنگ به در بسته میخورد.

72. سنگ مفت، گنجشک مفت.

73.[ در کاری] سنگ انداختن.

74. سنگ خانه قورباغه را گرو میکشد.

75. سوسکه از دیوار بالا میرفت،مادرش میگفت: قربون دست و پای بلورت.

76. سیلی خور روزگار شدن.

77. سوداگر، پنیر از شیشه میخوره.

78. سوار از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه.

79. سیلی نقد، به از حلوای نسیه است.

80. سنگمو با او، وا کردم.

81. سینه کرگدن، خاروندن.

82. سیبی است که از وسط دو نصف کرده باشند.

83. سوزن همه رو لباس دار میکنه و خودش همیشه لخته.

84. سیخم و میخم، اتاق بیخم.

85. سیر به پیاز میگه: پیف پیف، چقدر بو میدی.

86. سیبی که بالا میره، تا پایین بیاد، هزار بار چرخ میخوره.

87. سیاهی لشکر نیاید به کار، یک مرد جنگی به از صد هزار.

88. سوزن در انبار کاه گم شدن.

89. سرمایه ات در این جهان یک کفن است، آنهم به گمانم ببری یا نبری.

90. سر را بالا گرفتن.

91. سکوت، علامت رضاست.

92. سر، یا به کار، یا به بار، یا به دار.

93. سر از پا نشناختن.

94. سر تو بنداز پایین.

95. سخن راست را چه احتیاج به سوگند.

 

                  

 


[ شنبه 91/11/7 ] [ 2:53 عصر ] [ سعادت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

پیوندهای روزانه
امکانات وب


بازدید امروز: 70
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 203163