1.دعا کردن در واقع یک گفتگوی خصوصی است. اگر میخواهید سبک شوید، باید بتوانید موقع دعا هر چه دلتان میخواهد، بگوئید. ولی مراقب باشید که در دعا چه درخواستی میکنید. چون بیشتر اوقات این خواسته ها برآورده میشوند.

2. اگر عادت به دعا کردن ندارید، دلیلش تصویرهای ذهنی منفی شما از دعا و عبادت است که در دوران کودکی شکل گرفته اند. اما دعا کردن و عبادت به عنوان یک انسان بالغ و آزاد میتواند نگرانی ها و اظطراب را کاهش دهد.

3. همه ما زنها بیش از حد نگران هستیم. شما دلواپس چه چیزی هستید؟ نود و نه درصد از چیزهائی که باعث نگرانی و دلواپسی ما هستند، هرگز اتفاق نمی افتند.

4. درست استکه هر انسانی منحصر به فرد است، اما شما میتوانید از افرادی که برایشان احترام قائلید و آنها را ستایش میکنید، چیزهای زیادی یاد بگیرید.

5. در دنیا آدمهای زیادی تنها هستند. گاهی نیاز داریم که برای تسکین ناراحتیمان فرد مناسبی را که میشود با او درد دل کرد، پیدا کنیم. این کار شجاعانه به ما کمک میکند تا تنهائیمان را کم کنیم.

6. اگر تصمیم بگیرید که همیشه، بخصوص در شرایط سخت، از دلتان پیروی کنید، هستی از این شهامت و عهد و پیمان شما آگاه میشود. آن وقت استکه میبینید تمام موانعی که انتظارشان را داشتید از بین میرود و راه برایتان باز میشود.

7. باید یاد بگیریم که خودمان باشیم و بیپرده نظرمان را بگوئیم. در اینصورت ما هم همان ارزش و احترامی را به دست می آوریم که یک مرد در موقعیت شغلی یکسان با ما از آن برخوردار است.

8. هر زنی باید پولی برای خودش داشته باشد. بطوریکه تا حدودی اختیار زندگی اش بدست خودش باشد. ضمنأ هر زنی باید یاد بگیرد که پولش را به هدر ندهد تا ضعیف و آسیب پذیر نشود. استفاده درست از پول نیاز به تمرین و مهارت دارد، اما کار مشکلی نیست. به هیچکس اجازه ندهید شما را متقاعد کند که از این کار سخت است.

9. برای هر زنی زمانی میرسد که باید بفهمد بچه نیست و بزرگ شده است. بعضی از زنها هرگز نمیتوانند این واقعیت را بپذیرند. زنهائی که رفتار کودکانه دارند بیشتر وقتها بسیار غمگین و غصه دارند و نمیدانند چرا ارتباط برقرار کردن با دیگران اینقدر سخت است.

10. در کودکی برای آنکه بتوانیم از پس احساسات و شرایطی که برای ما مطلوب نیست، بر آئیم. بیشتر اوقات الگوهای دفاعی پیچیده ائی برای خود ما درست میکنیم. وقتی بزرگ میشویم این الگوها هنوز وجود دارند و نمیدانیم که دیگر به آنها نیاز نداریم.

11. هنگامی میتوانید ارزشها و باورهایتان را عوض کنید که بتوانید ارزشها و باورهای فعلیتان را بشناسید و نیز بفهمید که ریشه آنها چیست. بعضی از این ارزشها که زندگی ما را بسیار تحت تأثیر قرار میدهند متعلق به دوران کودکی ما هستند. در حالیکه خود ما اینرا نمیدانیم. برخی از باورها  را هم از دیگرها به ارث برده ایم و نا اکنون هیچ چیز باعث نشده است که به این مسئله پی ببریم.