عشق و زندگی |
1.طوطیم اندر قفس اما دلم پیش تو است،/ گر قفس را بشکند پرواز من سوی تو است؛/ آب وهوای چشمات چیزی مثل کویره،/ هر کس اسیرش بشه بدون شک میمیره. 2. ناز تو را میکشم به دیده ی منت،/ سر به راهت مینهم به عجز و تمنا؛/ از تو به یک حرف ناروا نکشم دست ،/ و ز سر راه توی دلربا نکشم پا. 3. تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق،/ که نامی خوش تر از اینت ندانم؛/ و گر هر لحظه رنگی تازه گیری،/ به غیر از زهر شیرنت نخواهم. 4. چشات دیگه از من خسته و سیره،/ اما هنوز چشمای من اسره؛/ فقط بدون که این دل شکسته،/ منتظره بگی، واست بمیره. 5. یادت نره که یاد تو همیشه همزاه منه،/ یادت نره که خواستنت مثل نفس کشیدنه؛/ یادت نره که آئینه از طپش تو روشنه،/ یادت نره نبودنت جونمو آتیش میزنه. 6. بی تو ای شوق غزل آلوده ی شبهای من،/ لحظه ای حتی دلم با من هم آوائی نداشت؛/ آنقدر خوبی که در چشمهایت گم میشوم،/ کاش چمشهای تو هم اینقدر زیبائی نداشت. 7. خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان،/ باید از جان بگذرد هر که شود عاشقشان؛/ روز اول که سرشتند ز خاکی گلشان،/ سنگی اندر گلشان بود،همان شد دلشان. 8. عشق یعنی دستهایم مال تو،/ چشمهای خسته ام دنبال تو؛/ عشق یعنی ما گرفتار همیم،/ دوستدار هم، وفادار همیم. 9. خواهم که در این غمکده آرام بمیرم،/ گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم؛/ خواهم ز خدایم که به دلخواه بمیرم،/ یعنی که تو را ببینم و آنگاه بمیرم. 10. در دلی هر جند دوری از نظر،/ خوشتر آن روزی که باز آیی به در؛/ با توئ ما را خوشترین دیدار باد،/ هر کجا هستی خدایت یار باد. 11. برای چشم عاشق تو نامه پست میکنم،/ همیشه آن تبسمی که میل توست میکنم؛/ غم شکستن من وتو هم تمام میشود،/ فکر راه را نکن، خودم دست میکنم. 12. گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی،/ کو مهربان راز داری، کو دل پرطاقتی؛/ شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت،/ شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی. 13. فدایت ای گل زیبای هستی،/ نمیدانم کجا، بی من نشستی؛/ قشنگی های فردایم تو هستی،/ یگانه گنج دنیایم، تو هستی. 14. دلا تا کی اسیر یاد یاری،/ ز هجر یار تا کی داغداری؛/ بگو تا کی ز شوق روی لیلی،/ چو مجنون پریشان روزگاری. 15. جز یاد تو در خاطر من نیست عزیزم،/ مانند تو عشق با صفا نیست عزیزم؛/ بی یاد تو زندگی مرا نیست عزیزم،/ در عشق بود نمره ی تو بیست عزیزم.
[ دوشنبه 91/11/16 ] [ 9:50 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
1.شب در خم گیسوی تو عابر میشد،/ با هر نفست بهار ظاهر میشد،/ ای فلسفه ی شگفت ، افلاطون هم،/ با دیدن چشمهای تو عاشق میشد. 2. چشم قشنگت به پاکی دریاست،/ قهر و نازت برای من زیباست،/ با تو هیچ از خدا نمیخواهم،/ با تو بودن، برای من دنیاست. 3. آه، تنهائی ما غمگین است،/ درد دوری به دلم سنگین است،/ یاد ایام گذشته به دلم،/ زنده بادا، که چقدر رنگین است. 4. دل، عشق پراز رنگ و ریا، دوست نداشت،/ یک لحظه تو را ز من جدا دوست نداشت،/ ای آئینه دار خلوتم، باور کن،/ اندازه ی من، کسی تو را دوست نداشت. 5. شب ساعت ابری مرا داد به تو،/ افتاد نگاه خسته ی باد به تو،/ باران زد و خیس شد تن خاطره ها،/ باران زد و باز یادم افتاد به تو. 6. رفتن همیشه راه نیست،/ وقتی که سینه ای پر آه نیست،/ شکستی تو دل من را،/ آیا این گناه نیست. 7. رد پایم بی صداست،/ عشق من بی انتها ست،/ رد پای اشکهایم را بگیر،/ تا بدانی خانه ی عاشق کجاست. 8. میخوام که عاشقت بشم،/ گل شقایقت بشم،/ دلم واست تنگ شده بود،/ گفنم مزاحمت بشم. 9. مثل باران خاطراتت ماندنیست،/ لحن پر مهر صدایت خواندنیست،/ گرچه ما اندک زمانی با هم بوده ایم،/ تا ابد مهر و وفایت ماندنیست. 10. به لبخندی مرا از غم رها کن،/ مرا از بی کسی هایم جدا کن،/ اگر مردن سزای عاشقان است،/ برای مردنم هر شب دعا کن. 11. تو را خبر از بیقرار، باید و نیست،/ غم تو هست ولی غمگسار، باید و نیست،/ چگونه لاف محبت زنی که از غم عشق،/ تو را چو لاله دلی داغدار، باید و نیست. 12. نازنینا گر طبیبی، بنده بیمار توام،/ با دلی پر آرزو مشتاق دیدار توام،/ گر بگوئی جای پایت روی چشمهای من است،/ چشمها سهل است، من با جان، خواستار توام. 13. اگر عشقت مرا باور نمی کرد،/ دلم عمری به پایت سر نمیکرد،/ چه می شد عاقبت پروانه ها را،/ غرور شمع، خاکستر نمیشد. 14. زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع،/ در ذهن به جز تو آفریدن ممنوع،/ غیر از تو ورود دیگران ممنوع،/ عمرأ، ابدأ، هیچ، اکیدأ ممنوع. 15. من منتظرت شدم ولی در نزدی،/ بر زخم دلم گل معطر نزدی،/ گفتی: اگه شود می آیم، اما؟/ این دل مرد وآخرش به او سر نزدی.
[ جمعه 91/11/13 ] [ 1:30 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
1.من اینجا، بس دلم تنگ است،/ و هر سازی که میبینم، پد آهنگ است،/ بیا ره توشه برداریم، قدم در راه بی بر گشت بگذاریم،/ ببینیم ?سمان هر کجا، آیا همین رنگ است. 2. گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ، گاه باید روئید، در پس این باران./ گاه باید خندید بر غمی بی پایان. 3. فدای اون مهر و وفایت،/ دلم تنگ شده برات،/ چطور بگم؟ باور کنی،/ چقدر عزیری تو برام. 4. در قید غمم، خاطر آزاد کجائی،/ تنگ است دلم، قوت فریاد کجائی،/ با آنکه ز ما یاد نکردی..،/ ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجائی. 5. منو ببخش که بیخبر تو خلوتت پا میزارم،/ مقصرش دلتنگیه، منکه گناهی ندارم. 6. واژه هایم رنگ باران دارد وقتی از تو مینویسم،/ قلبم خیس دلتنگی است و چشمانم طوفانی..! 7. اشک چشمام جمع شده، یواش یواش سنگ شده،/ خبر داری چه اندازه، دلم برات تنگ شده؟ 8. هر وقت میبینمت آروم آرومم، وقتی نمیبینمت قلبم میلرزه، وقتی صداتو نمیشنوم، دلم تنگ تنگ تنگ، ولی چون دلتنگ توام، برام شیرینه. 9. بیتو نه کار دنیا لنگ میمونه، نه بین زمین و آسمون جنگ میشه، نه کوه آب میشه، نه آب سنگ میشه، فقط و فقط دل منه که برات تنگ میشه. 10. دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ،/ نامش هرگز ننهم دل، که به آن گویم سنگ. 11. به چشم خسته ی من، آسمون سنگ شده،/ لعنت به این جدائی، دلم برات تنگ شده. 12. فریاد زدم بدونی بیزارم از جدائی،/ دلم برات تنگ شده، عزیر دلم کجائی. 13. اینجا آسمون ابریست، آنجا را نمیدانم، اینجا شده پائیز،آنجا را نمیدانم،/ اینجا، دلی تنگ است. آنجا را نمیدانم. 14. زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست، و دلم بس تنگ است، بیخیالی..... سپهر هر دردی است، باز هم میخندم، آنقدر میخندم که غم از رو رود. 15. پیش چشمت، خطاست شعر قشنگ،/ چشمت از شعر من قشنگتر است،/ منچه گویم که در پسند آید،/ دلم از این غروب، تنگتر است.
[ پنج شنبه 91/11/12 ] [ 9:57 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |